نگرد نیست!
يكشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۰۸ ب.ظ
بسم رب الشهدا و الصدیقین
دنیای عجیبی است
نمی دانم چه می شود که کسانی در این مقطع تاریخ، چنان بی درد و غم صبح را شب می کنند و سر بر بالین می گذارند که گویی هیچ خبر نیست...
آری، بسیار ساده است زندگی را دو دستی چسبیدن! می شود حتی در کنارش دو رکعت نماز هم خواند و شب نیز به ظاهر آسوده خوابید!
اما هنر آنست که با سینه ای سوخته و مالامال غم و اندوه مسلمین و مستضعفان، برای رضای خدا و احیای دینش، از جان مایه گذاشت و چون رضای او حاصل شود، فارغ از هیاهوی این دنیا، چنان آرام و آسوده سر بر بالین گذاشت که گویی هر لحظه زیر لب زمزمه ای است: با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم...........